نقش و عملکرد نیروهای انتظامی در 8 سال دفاع مقدس
نقش و عملکرد ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران در 8 سال دفاع مقدس
کلیات
مقدمه
مهمترین دورههای تاریخی برقراری نظم و امنیت راهها
دوره هخامنشی
دوره پارتها (330 پیش از میلاد)
دوره ساسانیان
عصر اسلامی تا دوره ایلخانان
از ایلخانان تا صفویه
عصر صفوی تا قاجاریه
از مشروطیت تا تشکیل ژاندارمری دولتی
امنیه دولتی
ژاندارمری خزانه
ژاندارمری دولتی
دوره اول پیدایش و شکل گرفتن از سال 1329تا1332ه.ق (1290تا 1293ه.ش)
دوره دوم ژاندارمری دولتی از1333 تا1334 ه.ق (1293تا 1294 ه.ش)
دوره سوم ژاندارمری دولتی از 1334تا1336ه ق (1294تا1297 ه.ش)
دوره چهارم ژاندارمری دولتی از 1336تا1340ه.ق (1297تا 1301 ه.ش)
فرماندهان ژاندارمری در دوره قاجار
ژاندارمری در دوره پهلوی اول
فرماندهان ژاندارمری در دوره پهلوی اول
ژاندارمری در دوره پهلوی دوم
سایر تغییرات
گارد جنگل و منابع طبیعی
اداره مبارزه با قاچاق
سازمان هواپیمایی
اداره مهندسی
نیروی پایداری
اداره مرزبانی
مرزبانیهای درجه 1
مرزبانیهای درجه 2
اداره وظیفه عمومی
گارد ساحلی
اداره امور قضایی
پلیس راه
نواحی ژاندارمری کل کشور تا سال 1357 ه.ش
فرماندهان ژاندارمری در دوره پهلوی دوم
ژاندارمری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی
فرماندهان ژاندارمری پس از پیروزی انقلاب اسلامی
تغییرات در ترتیب نیرو و چارت سازمانی ژاندارمری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی
هدف، مأموریت و وظایف ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران
هدف
مأموریت و وظایف
ساختار و سازمان
تقویت و تغییر استراتژی ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران در زمان جنگ
فعالیتهای ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران در استقرار نظم و امنیت حوزه استحفاظی و مناطق جنگی
برخی از اقدامات ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران
جمعآوری سلاح و مهمات غیر مجاز
مبارزه با موادمخدر
مبارزه با قاچاق کالای غیر مجاز گمرکی
اقدامات مرزبانی
تشکیل گردانهای مرزی ساحلی
گردانهای رزمی غیر سازمانی
محل استقرار و مأموریت 40 گردان رزمی سازماندهی شده
اقدامات گشت جندالله
ژاندارمری در روستا
ژاندارمری و راههای روستایی
عملیات ژاندارمری جمهوری اسلامی برای پاکسازی عناصر ضد انقلاب در مناطق مسکونی، محورها و جادهها
پاکسازی دره قطور و بازگشایی راهآهن ایران- ترکیه
عملیات دارلک و گوک تپه مهاباد
عملیات تصرف و آزادسازی ارتفاعات سیرداغی
اقدامات امنیتی انتظامی پس از بمباران و موشکبارانها
نقش ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران در مناطق جنگی
نقش ناحیه ژاندارمری آذربایجان غربی در دوران دفاع مقدس
قرارگاه شمالغرب حمزه سیدالشهدا(ع)
نقش ناحیه ژاندارمری کردستان در دوران دفاع مقدس
نقش ناحیه ژاندارمری کرمانشاه در دوران دفاع مقدس
نقش هنگ ژاندارمری ایلام در دوران دفاع مقدس
نقش ناحیه ژاندارمری خوزستان در دوران دفاع مقدس
قرارگاه عملیاتی اروند ژاندارمری
قرارگاه عملیاتی جنگهای نامنظم
هنگ ژاندارمری آبادان در پدافند
نقش گارد ساحلی ژاندارمری خسروآباد در پدافند جزیره آبادان
نقش پاسگاه پلیس راه ژاندارمری خرمشهر در دوران دفاع مقدس
نقش ناحیه ژاندارمری در سیستان و بلوچستان در دوران دفاع مقدس
درگیریها وفعالیتهای سایر نواحی ژاندارمری در دوران دفاع مقدس
اقدامات نوآورانه، اختراعات و خودکفایی ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران
فعالیتهای پدافند مرزی ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران و تجاوزات مرزی قبل از شروع جنگ تحمیلی
ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران در آستانه جنگ تحمیلی
اولین درگیریهای مسلحانه عراق در اروند
عملیاتهای رزمی پدافندی ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران
عملیات پدافندی خرمشهر
عملیات پدافندی شمال آبادان
عملیات آفندی و پدافندی شمال آبادان
عملیات پدافندی میمک و مهران
عملیات پدافندی جنوب مریوان
عملیات پدافندی شرهانی
عملیات پدافندی 6 روزه مرصاد
سایر اقدامات پدافندی ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران
عملکرد ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران در دفاع مقدس(عملیاتهای رزمی آفندی)
عملیاتهای آفندی گردانهای رزمی ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران
عملیات آفندی آزادسازی سوسنگرد
عملیات آفندی تنگ حاجیان
عملیات آفندی نصر
عملیات آفندی توکل
عملیات آفندی چغالوند
عملیات آفندی فرمانده کل قوا، خمینی روح خدا در دارخوین
عملیات آفندی شهید مدنی در کرخه کور
عملیات آفندی ثامنالائمه (ع) (شکست حصر آبادان)
عملیات طریقالقدس
عملیات آفندی طلوع الفجر (شیاکوه)
عملیات آفندی محمد رسول الله(ص)
عملیات بیتالمقدس
عملیات آفندی محرم (طرح عملیاتی کربلای 5)
عملیات تک و استقرار در گردنه شیخ منطقه پیرانشهر
عملیات دکتر شهید بهشتی
شرکت در عملیات والفجر 4
عملیات نصر3
نبرد سکانیان- پیرانشهر- تمرچین
مبارزه با گروهکهای ضد انقلاب اسلامی و احزاب غیرقانونی
هجوم به مقرها و پادگانهای ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران و تاراج سلاح و مهمات
درگیری مکرر با یگانهای ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران
نمونهای از درگیری با ضد انقلاب و معاندین انقلاب اسلامی
واقعه آمل
احزاب غیر قانونی دمکرات و کومله
منافقین (سازمان مجاهدین خلق) و عملیات مرصاد
شهدای ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران
شهدا، جانبازان، آزادگان و مفقودین
شهدای شاخص
ستوانیکم شهید همایون پارسافر
سروان شهید محمدقلی کاظمی
سرهنگ دوم شهید علی بیگلری (بکلری)
سرهنگ دوم شهید محمدجواد هژبریزاده
سرهنگ شهید منوچهر شریفی
سرهنگ شهید ابوالحسن خرمرودی
سروان شهید شمسالدین حاتمی عربلو
سرگرد شهید احمد یاوریکیا
سرهنگ دوم شهید علی قاسمی حبشی
سرتیپ دوم شهید جعفر سپهری
سرهنگ شهید غلام الهی
سرتیپ دوم بهرام آریافر
نتیجه گیری
پیشگفتار:
در اوایل تیرماه سال 1359 برژینسکی مغز متفکر آمریکا در ملاقات خود با صدام حسین که در مرز اردن و عراق صورت گرفت متعهد شد، که آمریکا در صورت حمله سراسری عراق علیه ایران از عراق حمایت همه جانبهای داشته باشد. این امر در شرایطی صورت گرفت که پیشبینیها از پیروزی عراق در جنگ با ایران حکایت میکرد. زیرا نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران، به علت رخدادهایی که در اوج انقلاب به وقوع پیوست دارای ارتشی از هم پاشیده از لحاظ گسترش، آمایش سرزمینی، مدیریت و فرماندهی، انضباط، روحیه، انگیزه، و آموزش بود و به عبارتی دارای ارتشی فاقد آمادگی و توان رزمی بود. و از سویی دیگر بر سر کار بودن بعضاً عناصر فاقد صلاحیت و با انگیزه کافی برای دفاع از کشور و نظام مقدس اسلامی سبب بالا رفتن امید و انگیزه دشمن در حمله و پیروزی در جنگ با ایران شد. عوامل فوق سبب گردید، دولت عراق از همین زمان یعنی از اوایل تیر ماه 1359 با تجاوزات و حملات پراکنده به مرزنشینان، پاسگاههای مرزی و بمباران روستاهای مرزی عملاً آغازگر جنگ باشد و در سیویکم شهریور با حمله سراسری به نقاط مرزی و بخشهایی از داخل کشور ایران اعلام رسمی جنگ همه جانبه را بنماید. اما لطف وعنایت خداوند متعال و وجود رهبری آگاه، خردمند و دورنگر و وجود جوانان و مردمی پرشور و آماده دفاع از انقلاب اسلامی که روحیه ظلم ستیزی خود را سالها قبل و بخصوص در 2 سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و در سایه رهبری امام(ره) کسب کرده بودند موجب شد که محاسبات دشمن غلط از آب درآید و مقاومت ملت ایران در برابر عراق، آمریکا و متحدانش 8 سال به طول انجامد، تا آنکه در اواخر تیر ماه سال 1367 ایران قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل را در مورخه 27/4/1367 پذیرفت و جنگ را خاتمه یافته قلمداد نمود.
در روز سیویکم تیر ماه سال 1367 و تنها 3 روز پس از پذیرش قطعنامه از سوی دولت ایران، دولت عراق با توجه به خلاءهای خاص پیش آمده در جبهههای جنگ ایران به امید پیروزی مجدد حمله سراسری دیگری را با بکارگیری منافقین (مجاهدین خلق) علیه ایران آغاز نمود که موفقیتهایی را به دنبال داشت، در ادامه به طمع کسب موفقیت بیشتر در مورخه 3/5/1367 حمله دیگری را از منطقه غرب آغاز نمود، در پی این حمله سراسری عراق، با صدور فرمان تاریخی امام خمینی(ره) و حضور همه جانبه نیروهای مردمی، ارتش جمهوری اسلامی ایران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروهای انتظامی جمهوری اسلامی ایران، در جبهههای جنگ شکست بزرگی برای عراق و متحدانش رقم خورد به گونهای که موجب بازپسگیری تمامی سرزمینهای تصرف شده اخیر و واردآوردن تلفات انسانی و تجهیزاتی فراوان به رژیم عراق گردید. سرانجام دولت عراق پس از تحمل این شکست بزرگ، در تاریخ 29/5/1367 با برقراری آتش بس رسماً موافقت نمود و در نهایت دوران دفاع مقدس با همه مسائل و مشکلات آن به اتمام رسید، لیکن رشادت، شهامت، تقوا، ایمان و ازخودگذشتگی و ابتکارات رزمندگان اسلام بهعنوان سربازان امام زمان(عج) الگو و زبانزد و شهره عام و خاص گردید. ثبت و ضبط روند و عملکرد این اسوههای ایمان و شهامت میتواند الگویی خوب و مناسب برای همه مدافعین ارزشهای انسانی و مؤمنین، در زمان حال و آینده گردد.
در ایران نیروی نظامی و انتظامی که مسئولیت حفظ حدود و ثغور و استقرار نظم و امنیت را عهدهدار بود، به اشکال مختلف پیشینهای به قدمت تشکیل حکومت در این سرزمین دارد، اما شکل جدید و متاثر از غرب آن از اروپای صنعتی گرفته شد ودر زمان حکومت قاجار و با ورود مستشاران نظامی غربی به کشور آغازگردید و با تغییراتی در حکومت پهلوی همچنان ادامه یافت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی تغییرات بنیادی در همه سطوح جامعه رخ داد، سازمانهای انتظامی پیشین از جمله ژاندارمری نیز از این روند مستثنی نبود و با راهنماییهای داهیانه حضرت امام خمینی(ره) و با توجه به تعالیم حیات بخش اسلام و در نتیجه ارتقای ایمان و تعهد، در کارکنان آن نیرو تغییرات اساسی رخ داد و این نیرو در صف حامیان و مدافعین انقلاب قرار گرفت. پس از تجاوز استکبار جهانی توسط صدام حسین به خاک کشور، هرچند وظیفه اصلی ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران مراقبت و حفاظت از مرزها، برقراری نظم و امنیت در راهها و مناطق روستایی کشور بود، این نیرو همراه با سایر نیروهای انتظامی، نظامی و مردم انقلابی و بنا به وظیفه ثانویه در اجرای پرده پوشش در مرزها که یک وظیفه نظامی است، حتی قبل از آغاز جنگ تحمیلی در 31/06/1359 در صف مبارزان جنگ تحمیلی قرار داشت و بخش اعظم توان این نهاد ضمن استقرار نظم و امنیت در خارج شهرها تا مرز بر شرکت در جنگ، درگیر دفاع در مقابل متجاوز شد.
مقدمه:
در این فصل تاریخچه مختصری از مهمترین دورههای تاریخی برقراری نظم و امنیت درراهها، آئیننامه خدمت ژاندارمری، مهمترین تغییرات انجام شده بعدی در ژاندارمری، (نواحی هنگ ها، گروهان ها و پاسگاه های ژاندارمری کل کشور) تا سال 1357 ه.ش و نیز ژاندارمری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، تقویت و تغییر استراتژی ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران در زمان جنگ تحمیلی به طور مختصر توضیح داده میشود.
1- 1- مهمترین دورههای تاریخی برقراری نظم و امنیت درراهها:
قدمت تاریخی سازمان برقرارکننده نظم و امنیت راهها در ایران به قبل از اسلام و با عناوین مختلف معطوف میگردد که میتوان به دورههای زیر تقسیم نمود:
مهمترین دورههای تاریخی به شرح زیر میباشد:
1-1-1- دوره هخامنشی:
وسعت سرزمینی، ضرورت تردد، تجارت و ارتباط دائمی حاکمان در دولت هخامنشی ایجاب میکرد، در تمامی نقاط جغرافیایی کشور راههای ارتباطی امنی وجود داشته باشد، لذا راههای ارتباطی کشور در دوره هخامنشی، بر حسب نظر مورخان، بسیار خوب و امن بوده است و شاهان هخامنشی برای حفظ ارتباط در کشور خود، به امنیت راههای مواصلاتی اهمیت فراوان میدادند.
در مسیر این راه که حدود 2500 کیلومتر بوده علاوه بر 111 توقف گاه که با کلیه وسایل و امکانات پذیرایی از مسافران و کاروانها از فاصلههایی در حدود 20 کیلومتر ساخته شده بود.
1-1-2- دوره پارتها (330 پیش از میلاد):
پارتها نیز مانند دوران هخامنشی، پادگانهایی در نقاط مختلف راهها داشتهاند، تا امنیت راهها را برای عبور کاروانها حفظ نمایند، به علاوه قسمت اعظم مالیات و عوارضی را که از این راهها به دست میآوردند، صرف نگهداری همان راهها میکردند و در آن راهها «چاههای آب و کاروانسراها و رباطها» احداث کرده بودند.
1-1-3- دوره ساسانیان:
در دوره ساسانیان راههای کاروانرو بسیار وجود داشته است که ارتباط بین نواحی مختلف کشور را برقرار میکرده است، مثل راه بزرگ تیسفون به همدان. در این دوره، برقراری امنیت در راهها و نظم طرق و شوارع به وسیله ارتش صورت میگرفته است.
1-1-4- عصر اسلامی تا دوره ایلخانان:
در مورد راهداران و محافظان راهها و نحوه عمل آنها در جادههای کاروانرو در سدههای اولیه اسلام تا عصر ایلخانیان، مستندات چندانی وجود ندارد، ولی چون امکان بازرگانی و رفتوآمد کاروانیان در راهها در هر دوره، به طور قطع و یقین، بستگی تام به وجود امنیت در آن راهها دارد، منطقاً هم نمیتوان باور داشت که در سدههای اولیه ایران که مردم آن به اسلام گرویدند، با رونقی که روابط بازرگانی و تجارتی داشت، حاکمان ایران به این مسئله توجهی نداشتهاند.
واژه باج و به صورت کهنهتر آن «باژ» در معنای کلی، مالیات و عوارضی بوده که مردمان یک شهر و ناحیه و کشور به حکومت و پادشاه میپرداختهاند، ولی معنی دیگر و خاص آن که در فرهنگها آمده، عوارض و پولی بوده که راهداران و مأموران راهها بهعنوان حق عبور از بازرگانان و کاروانیان میگرفتهاند. از نیمه دوم قرن پنجم، رفتهرفته اصطلاح «رصدبان» برای عنوان راهداران پدید میآید. در همین زمان اصطلاح دیگری مأخوذ از واژه رصد به صورت «رصدگاه» به جای باژگاه و باج گاه معمول گردید.[1]
1-1-5- از ایلخانان تا صفویه:
تأسیس «یام» و «یامخانه» به معنی چاپار و چاپارخانه و به اصطلاح امروز «پست» در دوران مغول از مستحدثات چنگیزخان است و او به سبب توسعه قلمرو امپراطوری خود دستور داده بود، در مسیر راههای اصلی و بزرگ که به مرکز امپراطوری او منتهی میشد، چاپارخانههایی در فواصل معین تأسیس شود.
1-1-6- عصر صفوی تا قاجاریه:
در دوره حکومت ایلخانان در عهد سلسلههای تیموری و ترکمانان آققویونلو و قراقویونلو، برای سازمان محافظت راهها، اصطلاحات مغولی «تتغاولی و تتغاول» و مترادف فارسی آنها «راهداری و راهدار» به هر دو صورت متداول بود. ولی با تشکیل سلسله صفوی، با آن که پادشاهان این سلسله نیز خود ترکزبان بودند، معهذا اصطلاحات تتغاول و تتغاولی به کلی متروک شد و به جای آنها واژههای راهدار و راهداری بهکار میرفته است.
اصطلاح «قراسوران» در دوره صفوی بهکار برده شد، که بعدها در دوره قاجاریه نیز متداول گردیده است.
1-1-7- از مشروطیت تا تشکیل ژاندارمری دولتی:
با پیدایش مشروطه، در وضع راهداری و نحوه حفاظت راهها نسبت به سابق تفاوتی حاصل نشد. در چند سال اول، حفظ راهها مانند سابق به متنفذان محلی و خوانین و رؤسای طوایف سپرده میشد. اصطلاح «قراسوران» هم برای محافظان محلی راهها هنوز متداول بود. آشفتگی و ناامنی در راهها بیشتر شده بود. در بیشتر معابر، راهزنان و دزدان از دستبرد به هیچ کس و هیچ کاروانی، اعم از ایرانی و خارجی، خودداری نمیکردند و غالباً در برخورد آنها با قافلهها و مسافران، کار به قتل و کشتار نیز میکشید. دولتهای وقت هم به سبب گرفتاریهای فراوان، توانایی و فرصتی را که به این امر مهم بپردازند، نداشتند.
متعا قباً قانون "تشکیل ایالات و ولایات" در چهاردهم ذیقعده 1325 ه.ق (27 آذرماه 1286 ه.ش) یعنی چند ماهی بعد از معرفی کابینه ناصرالملک به تصویب مجلس شورای ملی رسید. به موجب این قانون، قوای انتظامی کشور در این موقع، شامل «قشون» تابع وزارت جنگ، «نظمیه» و «ضبطیه» و «قراسوران» تابع وزارت داخله (کشور) گردید، به صورتی که «قشون» برای حفظ و حراست مرزهای کشور بود و برای حفظ امنیت و آرامش در داخل شهرها و داخل دهستانها (بلوکات) و در طول راههای کشور به ترتیب اداره نظمیه، ادارات ضبطیه و اداره قراسوران عهدهدار مسئولیت بودند.
در مورد وظایف قراسورانها،که بخشی از وظایف ژاندارمری را به عهده داشتند، نص قانون چنین بود:
ماده 353) : «اول وظیفه اداره قراسورانها حفظ و حراست راهها و وقایع امنیت طرق و شوارع است و حدود تکالیف آنها در این باب همان است که در فصول راجع به ادارات ضبطیه و نظمیه مندرج است یعنی آنچه که بر عهده اداره نظمیه (در شهرها) و ادارات ضبطیه (در بلوکات) است با جزئی اختلاف مقتضیات محل، بر عهده اداره قراسورانها نسبت به طرق و شوارع وارد میآید».
ماده 354) : اداره قراسورانها مکلف است اقدامات لازم برای جلوگیری از جنحه و جنایات به عمل آورده مرتکبین جنحه و جنایات و مقصرین را دستگیر نماید ... .
ماده 356) : حدود اقدامات اداره قراسورانها، حفظ راهها و ساختمانها و عماراتی بود که بر سر راهها واقع بودند.[2]
لازم به ذکر است که تشکیل «اداره قراسورانی» با مختصات ویژه آن بلافاصله بعد از تصویب قانون مزبور انجام نشده است.
1) امنیه دولتی:
به علت ناامنی در راهها، اعتراض کشور روسیه و به قدرت رسیدن کابینه سپهدار در روز 16 ذیقعده 1327 ه.ق اقداماتی برای حفاظت و ایجاد امنیت در راهها سازمانی نوین به نام «امنیه دولتی» به ریاست سردار بهادر بختیاری به وجود آمد و ژنرال کسترزیس (Koster sitz) اطریشی که مستشار وزارت جنگ بود، مأمور سرپرستی و ریاست ارکان آن شد. ابوالحسنخان گرانمایه که از افسران تحصیلکرده آلمان بود و یک افسر دیگر از وزارت به امنیه دولتی منتقل شدند، تا در تدوین آییننامه و مقررات سازمان جدید با ژنرال کسترزیس همکاری کنند. سپس به استخدام عدهای از جوانان خوشسابقه مبادرت شد تا پس از طی یک دوره آموزش شش ماهه، جانشین قراسورانهای محلی شوند. اما تا اتمام آموزش افراد مزبور و امکان استفاده از آنها، حفظ امنیت راهها، مانند سابق، به حکام و رؤسای ایلات و طوایف واگذار گردید و به ایشان اختیار و اجازه داده شد،یک عده چریک محلی برای نگهبانی راهها و حفاظت آبادیها استخدام نمایند، وسازمان امنیه را به منظور امنیت راهها و حفظ کاروانها تقویت کرده و توسعه و بسط دهد. به موجب مدارک موجود، این سازمان تا سال 1329 ه.ق (1290 ه.ش) دائر بوده است.
سرانجام به واسطه فقر مالی و تهی بودن خزانه دولت و نرسیدن حقوق افراد، اداره امنیه وضعیت نامطلوبی به خود گرفت و بالاخره سازمان مزبور منحل شد.
ژاندارم پلیس مقارن همان زمان که سازمان امنیه دولتی دائر بود، در نظر گرفته شد. سازمانی به نام «ژاندارم پلیس» جزو تشکیلات «نظمیه» (شهربانی) که بعد از فتح تهران و خلع محمدعلی شاه، ریاست آن به یپرم خان از مجاهدان ملی سپرده شد، به منظور حفظ نظم در تهران و اطراف تشکیل گردید و ظاهراً در نظر بود این سازمان به تدریج جانشین امنیه دولتی شود.
ژاندارم پلیس در آغاز، شامل یک گردان سوار برای حفظ امنیت در داخل تهران بودو در نظر داشتند که به تدریج توسعه یافته و امنیت راههای کشور به آن محول گردد، ولی این طرح تحقق نیافت. یپرم خان به سبب بروز اختلاف میان او و هیئت دولت، از کار کنارهگیری کرد (شوال 1329 ه.ق) و ژاندارم پلیس هم منحل شد.
2) ژاندارمری خزانه:
وضع نابسامان مالی ایران دولت را بر آن داشت که نخست به وضع مالی کشور سامانی بدهد، آن گاه، به اصلاح و پیشرفت در سایر شئون اقدام نماید. در راه این مقصود، دولت ایران در 1328 ه.ق (1288 ه.ش) مصمم شد، پس از آن که مدت قرارداد مسیو بیزو (Bizot ) فرانسوی رئیس خزانهداری که کاری در راه بهبود وضع اقتصادی کشور و دولت از پیش نبرده بود، پایان یافت، دیگر قرارداد او تجدید نشود و نیز در نظر گرفته شد برای اداره مالیه و خزانهداری ایران چند نفری از کشور امریکا استخدام شوند.
این تصمیم در دوم شوال 1328 ه.ق (13 مهر 1288 ه.ش) به تصویب مجلس شورای ملی رسید و در 22 ذیحجه همان سال (3 دی) به وسیله وزیر امور خارجه وقت، حسینقلیخان نواب، به سفارت ایران در واشنگتن اعلام گردید.
پس از مذاکراتی که در واشنگتن به عمل آمد، 5 نفر به عنوان مستشاران مالیه ایران انتخاب شدند و در جمع آنان مورگان شوستر با سمت خزانهدار کل، ریاست هیئت مزبور را به عهده داشت.
بدین ترتیب، مسیو بیزو از خدمت دولت ایران برکنار و مستر مورگان شوستر (M.W Morgan Shuster) برای مدت سه سال با اقتدار کلی و اختیارات تامه، به سمت خزانهداری کل به خدمت دولت ایران درآمد. او با همکاران خود در هفتم جمادیالاول 1329 ه.ق (16 اردیبهشت 1289 ه.ش) وارد ایران گردید.
شوستر پس از بررسی وضع مالی دولت و آشنایی به امکانات و مقتضیات کشور ایران، با جدیت تمام شروع به کار کرد و برای آنکه از حیفومیل شدن مالیه جلوگیری نماید، به استناد ماده چهارم «قانون تشکیل ترتیبات مالیاتی مملکت ایران»، مصوب 23 خرداد 1289 ه.ش (15 جمادیالثانی 1329 ه.ق) که به خزانهدار کل اختیارات کامل میداد، تا تشکیلاتی را که برای اداره کردن مالیات در هر یک از ولایات لازم بداند برقرار کند، او تصمیم گرفت عدهای ژاندارم که زیر امر مستقیم خزانهداری باشند آماده کند و این دسته، مأمور جمعآوری مالیات کشور باشند.
از این لحظه به بعد مسئله ژاندارمری خزانه، که یک مسئله داخلی ایران بود، به صورت یک موضوع سیاسی درآمد و مورد توجه خاص دولتین روس و انگلیس قرار گرفت. زیرا وظیفه ژاندارمری خزانه «تقویت و کمک مأمورین مالیه» در سراسر ایران بود و اگر رئیس این سازمان جانب مصالح یکی از دولتین روس و انگلیس را که بر اساس قرارداد
1907 م هر یک قسمتی از خاک ایران را تحت نفوذ خود داشتند، رعایت میکرد، تعادل کفه رقابتها بر هم میخورد. بر حسب اتفاق مورگان شوستر هم برای ریاست این سازمان ماژور استوکس (Stokes) وابسته نظامی انگلیس در ایران را که مدت مأموریتش در شرف اتمام بود، در نظر گرفته بود و این وضع برخلاف مصالح امپراطوری روسیه بود. به این جهت کشمکشها از همین زمان آغاز شد. و ماژور استوکس انتخاب نشد. سرانجام شوستر از افسران آمریکایی استفاده کرد.
مورگان شوستر ایران را به علت اتمام حجت دولت روسیه به کابینه صمصامالسلطنه ترک نمود، و خزانهداری کل به مورنارد (Mornard) بلژیکی تحویل شد و افسران امریکایی که در ژاندارمری خزانه بودند، به غیر از کلنل مریل که به خواهش و اصرار سفارتین با سمت مشاق ژاندارمری باقی ماند، ایران را ترک کردند و سازمان ژاندارمری خزانه هم در 18 محرم 1330 ه.ق (18 دی 1289ه.ش) در ژاندارمری دولتی که در شرف تشکیل بود، حل شد و در حقیقت هسته مرکزی آن را تشکیل داد.
3) ژاندارمری دولتی:
ژاندارمی دولتی در طی عمر پر فراز ونشیب خود از سال 1289ه.ش تا سال 1300 ه.ش، که در قشون متحد الشکل مستحیل گردید، تغییرات و تحولات بسیاری به خود دیده است، که در مجموع تاریخ این رویداد و تغییرات را به چهار دوره متمایز از یکدیگر باید تقسیم کرد:
3-1)دوره اول پیدایش و شکل گرفتن از سال 1329تا1332ه.ق (1290تا 1293ه.ش):
در این دوره استخدام افسران سوئدی برای ژاندارمری انجام شد و در 23 مرداد1290 ه.ش 3 نفر افسر مشروحه زیر به تهران رسیدند:
3-1-1)کاپیتان هارولد اوسیان یالمارسن (Harold Ossian Hjalmarson)
3-1-2) ستوانیکم هوگو اوسکار شلدبراند (Hugo Oscar Skjoldbrand)
3-1-3) ستوان یکم کارل ژاکوب کارلسوپترسون (Carl Jacobe Karlson Peterson)
بدین ترتیب کاپیتان هارولد اوسیان یالمارسن نخست آموزش افراد واجد شرایط را فراهم نمود و سپس ژاندارمری دولتی را تشکیل داد.
به موجب مندرجات «نظام نامه» ژاندارمری مصوب 1330 ه.ق (1291ه.ش)، سازمان ژاندارمری مرکب از یک اداره مرکزی و چند اداره محلی بود، « اداره مرکزی» یا «دفتر مرکزی» شامل شعبه خدمت ژاندارمری و شعبه محاسبات ژاندارمری بود و ادارات محلی شامل سازمانهایی بود که در «ایالات و ولایات» مستقرند و دسته جاتی از افراد آنها به شهرستانها و بخشها و راهها فرستاده میشدند.
در نظامنامه رسمی ژاندارمری در مورد وظایف آن نوشته شده است، «ژاندارمری عبارت است از یک قسمت نظامی که برای حفظ امنیت عامه و کفالت در نگاهبانی و نظم و اجرای قوانین و نظامنامههای اداره عدلیه و مالیه برقرار شده است». لذا ژاندارمری میتوانست هم وظایف پلیس و هم وظایف ژاندارم مأمور عدلیه را انجام دهد.
بر اساس این وظایف، سازمان ژاندارمری مسئول حفظ امنیت خارج از شهرها و راههای بازرگانی و جلوگیری از بینظمیها و اغتشاشها و سرکوبی اشرار و راهزنان بود و بالطبع، سازمانی که یالمارسن برای ایفای این وظایف به وجود میآورد میبایستی تمام قلمرو وسیع ایران را در بر میگرفت.
متعاقباً یالمارسن از ایران رفت (نیمه اول ربیعالثانی 1333 برابر با نیمه اول اسفند 1292 ه.ش) و ماژور ادوال به جای او منصوب گردید.
3-2)دوره دوم ژاندارمری دولتی از1333 تا1334 ه.ق (1293تا 1294 ه.ش):
انتصاب ماژور ادوال فرمانده فوج ژاندارمری بروجرد به ریاست ژاندارمری دولتی، از نظر نحوه اقدامات و نقشی که ژاندارمری تحت رهبری او در ایران ایفا کرد، دوره خاصی را در تاریخ ژاندارمری ایران پدید آورد. دوران ریاست او مصادف با شروع جنگ جهانی اول بود و آلمانیها سعی داشتند به هر نحوی شده، ژاندارمری ایران را در دست خود داشته باشند تا هر زمان مقتضیات اوضاع و احوال ایجاب کند آن را به نفع خود وارد عمل کنند.
بر اثر پیگیری سفرای کشورهای انگلیس و روس، ادوال از فرماندهی ژاندارمری معزول و در هفتم دی 1294ه.ش کلنل نیستروم سوئدی به جای او انتخاب شده است.
3-3) دوره سوم ژاندارمری دولتی از 1334تا1336ه ق (1294تا1297 ه.ش):
ژاندارمری دولتی در دوره سوم سیر عادی تحول و تکامل خود را به دست آورد. در 27 شوال1335ه.ق (25 شهریور1296 ه.ش) کلنل نیستروم به مرخصی رفت و در غیاب او ماژورگلروپ موقتاً عهدهدار سرپرستی تشکیلات امنیه شد.
کلنل نیستروم در ضمن مرخصی از ریاست ژاندارمری استعفا داد و در 17 محرم 1336ه.ق (12آبان 1296ه.ش) ماژور لوندبرگ به ریاست ژاندارمری منصوب شد. پس ازشش ماه ماژورگلروپ به ریاست ژاندارمری منصوب شد.
3-4) دوره چهارم ژاندارمری دولتی از 1336تا1340ه.ق (1297تا 1301 ه.ش):
در 13 ذیقعده 1336 ه.ق (29 مرداد 1297 ه.ش) یعنی پس از آنکه ماژورگلروپ به ریاست ژاندارمری منصوب شد، بر اثر مساعی او و اقتضای وقت نام سازمان «امنیه» به «ژاندارمری» تبدیل شد.
سازمان ژاندارمری در سال 1299 ه.ش گسترش بیشتری یافت چنانکه در آستانه وقوع کودتای سوم اسفند، مرکب از 2 قسمت (جمعاً 11443 نفر افسر و ژاندارم و 3093 رأس اسب)، یکی قسمت اداری متضمن دفتر مرکزی، شعبه تلفن، «صحیه» (بهداری)، «بیطاری»، (دامپزشکی)، «اداره تفتیش» (بازرسی)، «اداره مباشرت» (دارایی و ادارات لجستیکی) و دیگر یگانهای صفی شامل 13فوج (رژیمان) و باطالیان مستقل و مدرسه افسری و گروهبانی بوده است.[3]
1-1-8- فرماندهان ژاندارمری در دوره قاجار:
در طی یازده سال که سازمان ژاندارمری دولتی در ایران برقرار بود (1329 تا 1340 ه.ق)، چهار تن از افسران سوئدی به ترتیب زیر فرماندهی و ریاست ژاندارمری را عهدهدار بودند:
1) ژنرال هارولد اوسیان یالمارسن: از 19 شعبان 1329 (14 اوت 1911) تا نیمه اول ربیعالثانی 1333 ه.ق برابر با 22 مرداد 1289 ه.ش تا نیمه اول اسفند 1292؛
2) کلنل ا. ادوال (افسر پیاده): از سوم ربیعالثانی 1333 تا 22 صفر 1334 ه.ق برابر با 29 بهمن 1292 تا 7 دی 1293 ه.ش؛
3) کلنل پرنیستروم (افسر توپخانه): از 22 صفر 1334 تا 17 محرم 1336 ه.ق برابر با 7 دی 1293 تا 12 آبان 1295 ه.ش؛
4) کلنل لوندبرگ (افسر توپخانه): از 17 محرم 1336 ه.ق تا 25 رجب 1336 برابر با 12 آبان 1295 ه.ش تا 16 اردیبهشت 1296 ه.ش؛
5) کلنل ت. گلروپ (افسر سوار): از 25 رجب 1336 تا هفتم شعبان 1340 ه.ق برابر با 16 اردیبهشت 1296 ه.ش تا 15 فروردین 1300 ه.ش.
1-1-9- ژاندارمری در دوره پهلوی اول:
وقتی سردار سپه به وزارت جنگ منصوب شد، چند روز بعد هیئت وزیران تصویب کردند ژاندارمری دولتی از تابعیت وزارت داخله منتزع و تابع وزارت جنگ گردد و مفاد این تصویبنامه هم در 13 رمضان 1339 ه.ق (31 اردیبهشت 1300ه.ش) به کلنل گلروپ کفیل فرماندهی ژاندارمری ابلاغ شد. بدین ترتیب، ژاندارمری هم جزو وزارت جنگ درآمد.
نتیجتاً، ژاندارمری دولتی نخست از تابعیت وزارت کشور منتزع و جزء وزارت جنگ گردید و از پانزدهم آذرماه 1300 ه.ش منحل شد و چند روز بعد از انحلال آن، به خدمت افسران سوئدی نیز خاتمه داده شد و کفالت امور آن تا تعیین قطعی به عهده کلنل عزیزالله خان ضرغامی واگذار گردید، تا اینکه سرانجام در 14 دی 1300 ه.ش نخستین سازمان «قشون متحدالشکل» تحقق پذیرفت و ژاندارمری هم در قشون متحدالشکل مستحیل گردید. سپس در مورد پایانبخشیدن به خدمت افسران خارجی اقداماتی صورت گرفت و به کلنل گلروپ و کلنل لندبرگ و کاپیتان لاسن که مدت قراردادشان منقضی شده بود و در اداره قشونی محلی برای آنها موجود نبود، ابلاغ شد که پس از تسویه محاسبات خویش به وطن خود عزیمت نمایند.
با تشکیل قشون متحدالشکل عنوان و سازمان ژاندارمری به کلی ملغی گردید. ایران از نظر انتظامی به5 ناحیه تقسیم شد و برای هر ناحیه یک لشکر تعیین گردید، چون برای حفظ امنیت راهها و بخشها و دهستانها سازمان مخصوصی منظور نشده بود، به ناچارمسئولیت آن، به لشکرهای پنج گانه واگذار گردید. اما چون لشکرهای مزبور به علت وسعت محدوده استحفاظی خود و قلت افراد و کثرت مأموریتها نمیتوانستند در طول راهها و معابر خطرناک محافظان متعدد بگمارند، حفظ نظم و امنیت راهها به صورت مطلوب عملی نشد و به ناچار تصمیم گرفته شد، تاسازمانی مخصوص برای این وظیفه و هدف تشکیل گردد، که در عین حال ضابط دادگستری و دارایی نیز باشد. به این ترتیب در بیستوهفتم بهمن همان سال حکم تشکیل «اداره امنیه در تحت اوامر وزارت جنگ» صادر شد و ضمن واگذاری ریاست آن به سرتیپ علیآقا خان نقدی (سردار رفعت) مقرر گردید، نامبرده وسایل تشکیلات این اداره را فراهم نماید و از تاریخ اول فروردین 1301 ش.ه سازمان مذکور تشکیل و شروع به کار نمود.
واحدهای امنیه که جزو ترکیبات لشکرهای مربوط منظور شده بودند، از لشکرهای مزبور منتزع و با کلیه افسران و افراد و وسایلی که متعلق به امنیه بود به وزارت کشور منتقل گردید.
این اداره جدیدالتأسیس در ساختمان شمسالعماره که محل سابق ژاندارمری بود مستقر شد و افراد آن در سربازخانه محمدیه استقرار یافتند.
در اواخر سال 1303 وزیر جنگ، امیرلشکر امیراحمدی را به ریاست اداره امنیه گمارد. تحت نظر وی، سازمان جدید امنیه به 6 ناحیه به شرح زیر تقسیم گردید:
- ناحیه مرکز تحت ریاست نایب سرهنگ علیاکبر احمدی به مرکزیت تهران؛
-ناحیه شمال غرب به مرکزیت تبریز تحت ریاست سرهنگ رضا خان نوری؛
-ناحیه غرب به مرکزیت همدان تحت ریاست نایب سرهنگ اکبر میرزا قهرمانی؛
- ناحیه جنوب به مرکزیت شیراز تحت ریاست نایب سرهنگ سیدابوتراب شفیعی؛
- ناحیه جنوبشرقی به مرکزیت کرمان تحت ریاست نایب سرهنگ ملکزاده؛
- ناحیه شرق تحت ریاست سرهنگ عبدالعلی اعتماد مقدم.
امنیه علاوه بر محافظت خطوط ارتباطی کشور با وزارتخانههای عدلیه و مالیه، جهت وصول مالیاتهای جاریه و معوقه، نیز همکاری نزدیک داشت. اداره امنیه در روستاها بهعنوان ضابط عدلیه پروندههای مقدماتی شاکیان یا جرایم جنحه را با جمعآوری ادله برای رسیدگی نهایی به محاکم ذیربط ارجاع مینمود. در این دوره برای اداره امنیه، دولت پارک امینالملک واقع در خیابان مولوی روبهروی مدرسه و مسجد مشیرالسلطنه را خریداری و پس از انجام تعمیرات و ایجاد بناهای جدید مورد استفاده قرار داد.
1) فرماندهان ژاندارمری در دوره پهلوی اول:
1-1) سرتیپ عزیزاللهخان ضرغامی (از 15 آذر 1300 تا 27 بهمن 1300)؛
1-2) سرلشکر سردار آقاخان نقدی (رفعت) (از اول فروردین 1301 تا 19 فروردین 1304)؛
1-3) سرلشکر احمد امیراحمدی (از 20 فروردین 1304 تا 14 تیر 1305)؛
1-4) سرتیپ علی توفیقی (از 15 تیر 1305 تا 29 مهر 1305)؛
1-5) سرلشکر احمد امیراحمدی (از 30 مهر 1305 تا 12 اردیبهشت 1308)؛
1-6) سرتیپ فضلالله زاهدی (از 17 اردیبهشت 1308 تا 28 خرداد 1308)؛
1-7) سرتیپ مرتضی یزدانپناه (از 29 خرداد 1308 تا 24 فروردین 1309)؛
1-8) سرتیپ عزیزالله ضرغامی (از 25 فروردین 1309 تا یازدهم مرداد 1313)؛
1-9) سرهنگ غلامعلی خانزند (از یازدهم مرداد تا 4 دی 1315)؛
1-10) سرتیپ عبدالمجید فیروز (ناصرالدوله) (از 5 دی 1315 تا 29 آذر 1316)؛
1-11) سرهنگ محمود خسروپناه (کفیل معاونت امنیه) (از 29 آذر 1316 تا 11 آبان 1318).
از یکم فروردین 1318 که امنیه کل مملکتی به تابعیت ارتش درآمد هر ناحیه امنیه تابع فرماندهی لشکر مربوط بوده و امنیه کل مملکتی رئیس واحدی نداشت.
1-1-10- ژاندارمری در دوره پهلوی دوم:
در سال 1321 ه.ش به منظور کارایی بیشتر ژاندارمری که در این تاریخ هنوز عنوان «امنیه کل مملکتی» داشت در نظر گرفته شد، مستشارانی از یک کشور خارجی برای سازمان مزبور دعوت و استخدام گردد. به این منظور، نخست با سفارت امریکا در تهران و سپس به وسیله سفارت ایران در واشنگتن، با مقامات مربوطه آمریکا مذاکراتی به عمل آمد تا اینکه در 23 تیرماه آن سال هیئتی مرکب از سه افسر به شرح زیر از افسران ارتش آمریکا به سفارت ایران در واشنگتن معرفی گردیدند.
سرهنگ نرمان شوارتسکپف (Norman Schwarzkopf ) رئیس هیئت، سرهنگ2 فیلیپبن (Ph.Bon) معاون اول رئیس هیئت و سرگرد ویلیام پرستن(W.Preston) معاون دوم رئیس هیئت. این هیئت در شهریور ماه همان سال به تهران وارد شدند و از بیستم شهریور در اداره امنیه کل مملکتی به خدمت مشغول گردیدند.[4]
در سال 1322 ه.ش مجدداً امنیه کل مملکتی به ژاندارمری و عنوان افراد آن به ژاندارم تبدیل گردید.
در سال 1329ه.ش آئیننامه خدمت ژاندارمری مشتمل بر (244) ماده از طرف ژاندارمری کل کشور به وزارت کشور پیشنهادگردید و به موجب نامه شماره12781- ن مورخ7/7/1329ه.ش وزارت کشور و نامه شماره911- پ مورخ 25/7/1329 نخستوزیری مورد تصویب قرار گرفت.[5] ذکر برخی از مواد این آئیننامه وظایف، منظور از تأسیس وسازمان ژاندارمری را مشخص مینماید:
ماده 1):
ژاندارمری نیروی نظامی است که تأسیس آن در کشور به منظور حفظ انتظامات و استقرار امنیت عمومی و نگهداری راهها و آسایش عمومی و اجرای قوانین و جلوگیری از تخلف قوانین و مقررات و بینظمی و کشف جرائم و تعقیب و دستگیری مرتکبین در تمام راهها و نقاطی است که شهربانی وجود ندارد.
ماده 2):
چون خدمت اصلی ژاندارمری حفظ انتظامات و استقرار امنیت عمومی است لذا ژاندارمری کل کشور تابع وزارت کشور بوده و با سایر وزارتخانهها و ادارات و بنگاههای دولتی و مؤسساتی که به هزینه دولت اداره میگردتد رابطه خواهند داشت.
ماده 3):
فرمانده ژاندارمری کل کشور احکام و دستورات وزارت کشور را اجرا و گزارشات مهم، فوری و ضروری را از لحاظ تسریع در جریان امور مستقیماً به عرض وزیر کشور یا قائم مقام او رسانیده و کسب دستور خواهد نمود.
ماده 4): ژاندارمری در عین تابعیت از وزارت کشور یک سازمان نظامی شناخته میشود و از نقطه نظر استخدام، ترفیعات، انتقالات، اخراج بازنشستگی (به استثناء رتبهداران و قراردادیها) و همچنین دادرسی و امور مالی مشمول قوانین و مقررات نظام خواهد بود.
علاوه بر اینها به موجب مقتضیات خدمتی ژاندارمری ممکن است مقررات خاصی نیز به آن اضافه گردد.
ماده 5):
علاوه بر آئیننامههای مربوطه قوانین و آئیننامههای عمومی ارتش نیز در ژاندارمری عملی خواهد بود.
ماده 8 ):
هنگها و گردانهای ژاندارمری به گروهانها تقسیم میگردد و گروهانها به دسته و دستهها بنا بر اهمیت محل به پاسگاههای، قوی، متوسط، کوچک (پیاده، سوار و یا مختلط) تقسیم میشود.
ماده 9):
استقرار پاسگاهها بر حسب پیشنهاد فرماندهان هنگ و تصویب فرماندهی کل ژاندارمری خواهد بود.
تبصره:
چنانچه وزارتخانهها و ادارات و بنگاهها و مؤسسات دولتی احتیاج به وجود دائمی ژاندارم داشته باشند در صورتی که حقوق و مزایا و سایر مخارج و مایحتاج نفرات مورد لزوم را در بودجه خود تأمین نمایند ژاندارمری با توجه به شرایط استخدامی ژاندارمری، افراد مورد احتیاج را استخدام و پس از اخذ تعلیمات لازم در اختیار آنها خواهد گذارد. نفرات مزبور از هر جهت تابع مقررات عمومی ژاندارمری خواهد بود.
ماده 16):
افسران ژاندارمری از لحاظ استخدام، ترفیع، استعفاء، اخراج، بدون کاری، انتظار خدمت، بازنشستگی و امتیازات و همچنین دادرسی و امور مالی تابع مقررات و قوانین عمومی ارتش خواهند بود و انتقال افسران از ارتش به ژاندارمری پس از جلب موافقت وزارتین جنگ و کشور و صدور تصویبنامه عملی خواهد گردید و در هر حال هر گونه اقدام نسبت به مراتب فوق از مجرای وزارت کشور به عمل خواهد آمد.
ماده 37):
خدماتی را که ژاندارمری از نقطهنظر پلیس نظامی انجام میدهد به شرح زیر است:
1- نظارت در وضع نظامیان که در مرخصی هستند.
2- مراقبت حال نظامیان در موقع بسیج عمومی.
3- دستگیری نظامیان فراری و غایب.
4- اجرای وظایف مربوطه به ضابطین نظامی.
ماده 78):
طبق ماده (19) قانون دادرسی کیفری ضابطین دادگستری عبارتند از:
مأمورینی که مکلفند به تفتیش و کشف جرائم (خلاف- جنحه- جنایت) و یا اقداماتی که برای جلوگیری مرتکب یا متهم از فرار یا مخفی شدن مطابق مقررات قانون به عمل آید.
ضابطین مذکوره به ترتیب زیر تقسیم میشوند:
1- دادستان دادگاه شهرستان و معاونین او؛
2- بازپرس؛
3- کلانتران شهربانی و قائممقام آنان؛
4- افسران و رؤسای پاسگاه ژاندارمری. دادستان رئیس ضابطین دادگستری محسوب ولی مأموریت مخصوص و عمده او تعقیب امور جزائی است حدود وظایف مأمورین ژاندارمری در قانون تعیین و ذیلاً درج میگردد.
ماده 102):
وظیفه ضابطین نظامی به وسیله اشخاص مشروحه زیر معمول میگردد:
1- مأمورین دژبانی؛
2- مأمورین ژاندارمری؛
3- افسران و درجهداران در مورد بزههای مشهوده- دادستانها و بازپرسهای نظامی در صورت عدم حضور سایر ضابطین.
ماده 147):
مأمورین ژاندارمری دسته جات مسلح و غیر مسلح را که برای راهزنی و یا آزادی زندانیان و محکومین و یا غارت اموال اشخاص تشکیل گردیده تعقیب و نیز اجتماعاتی که برای سلب آسایش عمومی و یا مخالفت با مقررات و قوانین ایجاد شده متفرق و مرتکبین را تحت پیگرد قرار میدهند.
ماده 244):
مأمورین ژاندارمری از هر درجه که باشند نباید این نکته مهم را از نظر دور کنند که ژاندارمری در کشور به منظور اجرای قانون و حمایت جان و مال مردم در مقابل تجاوز بدکاران تشکیل شده با اختیاراتی که قانون به نیروی ژاندارمری تفویض کرده مأمورین آن باید به بهترین وجهی شایستگی خود را ابراز دارند نوعی رفتار کنند، که پیوسته احترام قانون در جامعه محفوظ و اطمینان اشخاص سالم و صالح را جلب نمایند که آنان همیشه خود را در پناه ژاندارمری بدانند در هیچ موردی متانت و خونسردی را از دست نداده و ضمن انجام وظیفه نسبت به مردم با کمال حسن خلق و خوشرویی رفتار کنند.
1) سایر تغییرات:
مهمترین تغییرات انجام شده بعدی در ژاندارمری به شرح زیر میباشد:
1-1) گارد جنگل و منابع طبیعی:
در سال 1334 ه.ش "گارد جنگل و منابع طبیعی" به وجود آمد. لازم به ذکر است که در سال 1334 ه.ش برای نخستین بار در تاریخ اداری کشور ایران سازمانی برای حفظ و صیانت "کلاس سبز"کشور یعنی جنگلهای ایران به نام "گارد صلح جنگل" تشکیل شد، ولی بیش از 2سال بقا نیافت. از این پس برای چند سال حفاظت جنگلها با همان جنگلبانان وزارت کشاورزی بود، تا اینکه در خرداد سال 1342 ه.ش به منظور پاسداری از اصل دوم به اصطلاح انقلاب شاه و مردم، مبنی بر حراست و نگهداری از جنگلها و مراتع کشور گردان مستقلی شامل 8 افسر، 14 درجهدار و 200 سرباز تحت تابعیت وزارت جنگ، دایر گردید که در سالهای بعدگسترش پیدا کرد.
از تاریخ دوم بهمن 1346 ه.ش نام "گارد جنگل" به "گارد جنگل و منابع طبیعی" تغییریافت و 2مسئولیت حفاظت شیلات شمال و شرکت ملی نفت نیز به سازمان مزبور محول گردید.
بالاخره در خرداد 1350 ه.ش به موجب ماده واحده قانون که از مجلسین شورای ملی و سنا گذشت گارد جنگل و منابع طبیعی از وزارت جنگ، به ژاندارمری کشور منتقل و مسئولیت و وظایف آن به ژاندارمری تفویض شد، اما چون در بهمن سال 1350 ه.ش، عنوان وزارت منابع طبیعی به دو سازمان جنگلها و مراتع کشور، تبدیل و وابسته به وزارت کشاورزی و منابع طبیعی گردید، مقرر شد مأموریتهای گارد جنگل در زمان صلح بر طبق ضوابط قانونی از طرف وزارت کشاورزی و منابع طبیعی تعیین گردد. لیکن گارد از نظر انضباطی و آموزشی تابع ژاندارمری کشوربود.
از تاریخ اردیبهشت ماه سال 1352 ه.ش وظیفه حفاظت شیلات شمال از گارد جنگل منفک شد و سازمان مستقلی به نام "گارد شیلات" تحت نظر ژاندارمری کشور به وجود آمد. این سازمان تا سال 1353 ه.ش دوام یافت. در سال 1356 گارد جنگل نیزمنحل گردید.[6]
1-2) اداره مبارزه با قاچاق:
در سال 1336ه.ش برای جلوگیری از فعالیت قاچاقچیان موادمخدر و جلوگیری از ورود کالای قاچاق به کشور سازمانی به نام گارد مسلح گمرک وابسته به وزارت گمرکات، مرکب از یک ستاد مرکزی و قرارگاه فرماندهی و10 گردان اجرایی به وجود آمد که سازمان مزبور تا آبانماه سال 1338 ه.ش وظیفه مبارزه با قاچاق موادمخدر و قاچاق کالای گمرکی در سراسر کشور را به عهده داشت.
از آبان 1338 ه.ش گارد مسلح گمرک در ژاندارمری کشور ادغام و وظیفه مبارزه با قاچاق در سراسر کشور به ژاندارمری محول شد.
در بدو ادغام شعبهای به نام مبارزه با قاچاق در اداره سابق امنیت ژاندارمری تشکیل یافت و این شعبه بعدها به «دایره مبارزه» و سپس از اردیبهشت 1342 ه.ش به «اداره مبارزه با موادمخدر» تغییر نام یافت در سال 1352 ه.ش اداره مبارزه با قاچاق موادمخدر تحت پوشش سازمان مرزبانی ژاندارمری قرار گرفت اما تنها 2ماه بعد از آن اداره، مجزا و به طور مستقل و تحت نظارت کلی ژاندارمری کشور به انجام وظیفه مشغول گردید.
1-3) سازمان هواپیمایی:
ژاندارمری کشور به علت ماموریت ویژه و خطیری که در برقراری نظم و امنیت در سراسر کشور و حفظ و حراست از مرزهای طویل مملکت بر عهده داشت برای انجام مأموریتهای شناسایی، مراقبت گشتزنی، مبارزه با قاچاق، تسهیل در تعقیب و دستگیری راهزنان و اشرار و برقراری ارتباط سریع در مناطق کوهستانی و کویری، به لزوم استفاده از هواپیما و بال گرد آگاهی داشت. اگرچه در طول این مدت در موارد ضروری، از هواپیماهای نیروی هوایی کمک گرفته میشد، اما آشکار بود که این کمک تکافوی نیازهای روزافزون ژاندارمری را نمیکند. به همین جهت در سال 1337 ه.ش تصمیم گرفته شد، یگانی به نام گروه هوایی ژاندارمری تاسیس گردد و برای تحقق بخشیدن به هدف مزبور در سال 1338 ه.ش 4نفر از افسران داوطلب خلبانی به امریکا اعزام شدند و در بازگشت این افسران در سال 1340 ه.ش گردان هوایی ژاندارمری تشکیل گردید.
در سال 1353 ه.ش گردان هوایی ژاندارمری به «هواپیمایی ژاندارمری» و با سازمانی مرکب از 3 گردان عملیاتی و یک گردان تعمیرات و نگهداری به انضمام دوایر و شعبات مربوطه تبدیل شد. در همین سال ژاندارمری از نظر خرید امکانات و آشیانهها و تأسیسات به حد بسیار خوبی از توانایی و قدرت رزمی رسیده بود.
توضیح اینکه: مسئولیت تعقیب و دستگیری قاچاقچیان، اشرار، راهزنان و ... با هواپیمایی ژاندارمری نبود. واحدهای عملکننده از امکانات و تسهیلات آن استفاده مینمودند فقط امور پشتیبانی، گشتزنی و شناسایی را با هدایت یگانهای عملکننده انجام میدادند.
1-4) اداره مهندسی:
در سال 1329 ه.ش دایره مستقلی به نام مهندسی تشکیل شد و زیر نظر رکن چهارم ژاندارمری قرار گرفت. دایره مهندسی ژاندارمری، سازمانی شامل یک دفتر ساختمان و یک دفتر املاک داشت و چون این سازمان با محدودیتهایی که داشت جوابگوی تمام احتیاجات ژاندارمری نبود گسترش بیشتری یافت. در سال 1339 ه.ش دایره مهندسی ژاندارمری به اداره مهندسی تبدیل شد و در این دوره در هر هنگ ژاندارمری یک افسر جزء مهندسی مسئول پست مهندسی هنگ گردیده و بالاخره در اوایل سال 1353 ه.ش همزمان با توسعه و پیشرفتهای وسیعی که در همه شئون ژاندارمری آغاز شد، اعتبارات اداره مهندسی نیز افزایش یافت و با تجدیدنظری که در سازمان اداره مزبور به عمل آمد کارایی اداره مهندسی ژاندارمری به طور چشمگیری فزونی گرفت.
1-5) نیروی پایداری:
"سازمان نیروی مقاومت ملی" که از تاریخ یازدهم خرداد 1336 ه.ش به دستور پهلوی دوم به منظور آماده شدن مردم کشور از لحاظ روانی برای حفظ تمامیت کشور و تهیه نیروی ملی به منظور مقاومت در برابر هر گونه تجاوزات احتمالی و آماده ساختن مردم برای عملیات پارتیزانی و همکاری با ارتش تشکیل شده بود، با نام «نیروی پایداری» از تاریخ بیست و چهارم آبان ماه 1351 جزو عناصر تابع ژاندارمری شد وتا دی ماه سال 1357 ه.ش در تابعیت این سازمان بود و سپس منحل گردید.
1-6) اداره مرزبانی:
پیدایش فکر تشکیل سازمانی، که به حفظ مرزها و جلوگیری از زیانهای ناشی از بازبودن آنها بپردازد، به تحمیل کاپیتولاسیون، درحکومت قاجار باز میگردد. این مسئولیت خطیر به عهده نیروی نظامی واگذار شد، لذا برای تمرکز امور مربوط به مرزها شعبهای به نام «شعبه کمیسرهای سرحدی» در «ارکان حرب کل قشون» تأسیس گردید. قراردادهای موقت با کشورهای همسایه بسته شد و کمیسرهای سرحدی مأمور اجرای مقررات مزبور شدند البته بدون حق مداخله در امور تعیین خط مرز که از وظایف وزارت امور خارجه بود.
در سال 1321 ه.ش پادگانهای مرزی برچیده شد و اداره امور کلانتران مرز از ترکیب نیروی نظامی لشکرها جدا شد، و مسئولیت آن به ژاندارمری محول گردید. در سال 1325 ه.ش امور مرزبانی از ژاندارمری منفک و به صورت سازمانی مستقل ضمیمه وزارت کشور شد. در پی وقایع و حوادث مرزی که خواهناخواه مداخله مستقیم یگانهای نظامی و وزارت جنگ را ایجاب میکرد از سال 1326 ه.ش مرزبانی، به وزارت جنگ منتقل گردید و از 25 مهرماه همان سال اداره مرکزی آن، به صورت واحدی مستقل جزء ستاد ارتش و مرزبان (کلانتر مرزها و معاونت کلانتر مرزها)، از نظر سازمانی، جزء لشکرها و تیپهای مرزی شدند.
از این تاریخ تا سال 1335 ه.ش تغییراتی که در سازمان مرزبانی پدید آمد مربوط به تأسیس و یا حذف برخی از مرزبانیها و یا تغییر تابعیت برخی از آنها بوده است. به طوری که در این سال 6سپاه تشکیل گردید، در وضع مرزبانی نیز تغییراتی پدید آمد. به این صورت که مرزبانیها از تابعیت لشکرها و تیپهای مستقل خارج شد و مستقیماً در اختیار سپاهها قرار گرفتند، ولی از لحاظ امور فنی تابع اداره مرزبانی بودند. در این تغییر وضع تعداد مرزبانیها نیز به 36 واحد درجه ی 1 و 34 واحد درجه 2 افزایش یافت و این وضع تا مهر سال 1342 ه.ش به شرح زیر برقرار بود:
الف- مرزبانیهای درجه 1 :
نوشهر سپاه یک مرکز
بندر پهلوی- آستارا سپاه یک مرکز
اترک- بندرشاه سپاه یک مرکز
بانه- سردشت سپاه دو شمال باختر
جلفا خمارلو سپاه دو شمال باختر
رضائیه- خوی- ماکو- پلدشت سپاه دو شمال باختر
مغان- نمین سپاه دو شمال باختر
بانه- مریوان سپاه سه باختر
نوسود- قصرشیرین- سومار- مهران سپاه سه باختر
دهلران- سوسنگرد- بندرشور (خرمشهر) سپاه چهار باختر
بوشهر- لنگه سپاه پنج باختر
بندرعباس سپاه پنج باختر
غلامان- لطفآباد- سرخس- گزیک سپاه شش شمال خاور
خواف و باخزر سپاه شش شمال خاور
چاهبهار- سراوان- زابل و زاهدان سپاه شش شمال خاور
ب- مرزبانیهای درجه 2:
هشتپر- حسنکیاده- بابلسر- گمیشان- داشبرون سپاه 1 مرکز
اشنویه- الواطان سپاه 1 مرکز 2 شمال باختر
سیهرود- خداآفرین لاریجان سپاه 1 مرکز 2 شمال باختر
سرو- کورهرش- قطور- زیوه سپاه 2 شمال باختر
سیه چشمه و کلیسا کندی سپاه 2 شمال باختر
حسن خانلو- بیلداشی- بیلهسوار- پیلهرود سپاه 2 شمال باختر
دگاگا سپاه 2 شمال 3 باختر
جفیر- فکه- بندر شاهپور- دیلم سپاه 2 شمال 4 باختر
حصارچه- رباط- باجگیران- کلات نادر سپاه 2 شمال 6 باختر
پل خاتون- جنتآباد سپاه 2 شمال 6 باختر
دشتیاری- دروح سپاه 2 شمال 6 باختر
در مهرماه 1342 ه.ش به سبب محدود ساختن مأموریتهای غیر رزمی ارتش، سازمان مرزبانی دایره مرزی مجدداً جزء رکن سوم ژاندارمری، و امور مرزبانی به یگانهای مرزی واگذار گردید تا اینکه به سبب اهمیت امور مرزی و سنگینی مسئولیتها و مأموریتهای سازمانی مزبور، در 1344 ه.ش دایره مرزی توسعه یافت و با عنوان اداره مرزبانی جزء عناصر متشکل ژاندارمری کشور شد.
سال 1357 ه.ش اداره مرزبانی شامل 36 مرزبانی درجه 1 و 56 مرزبانی درجه 2 و 637 پاسگاه مرزی بود. (همان منبع: 171-169)
1-7) اداره وظیفه عمومی:
امور سربازگیری و تأمین پرسنل وظیفه نیروهای مسلح، تا سال 1333 ه.ش به عهده ارتش بود، در همین سال قانون انتزاع آن از ارتش تصویب شد، لیکن این قانون تا سال 1341 ه.ش به اجرا گذاشته نشد. تا اینکه در این سال به فرمان پهلوی دوم امور نظام وظیفه عمومی به ژاندارمری کل کشور محول گردید و یک سال بعد نیز لایحه قانون انتقال افسران و درجهداران و اموال نظام وظیفه از ارتش به ژاندارمری کشور، به تصویب مجلسین رسید و از آن تاریخ به همین صورت باقی مانده و به نام اداره وظیفه عمومی خوانده شد و سپس جزو معاونتهای ژاندارمری سازماندهی گردید.
1-8) گارد ساحلی:
گارد ساحلی به سبب اهمیت روزافزون آبهای ساحلی خلیج فارس و دریای عمان، حفاظت آبهای ساحلی جنوب همواره مورد توجه بوده و به همین لحاظ در سال 1343 ه.ش سازمانی به نام گردان ساحلی مجهز به وسایل شناور در خسروآباد آبادان تشکیل گردید که بعداً به گردان نگهبان ساحلی تبدیل و سپس این گردان در سال 1353 ه.ش به سازمان گارد ساحلی با جایگاه سرتیپی تبدیل و به تدریج با توسعه آن به سازمان گارد مزبور3 گردان (ساحلی خسروآباد، بوشهر، بندرعباس) و گروهانهای ساحلی چابهار افزایش یافت که بعدها نیز به حفاظت از آبهای ساحلی از ابتدای اروندرود و بندر گواتر و چابهار مشغول بودند.
1-9) اداره امور قضایی:
تاسال 1344 ه.ش برای رسیدگی به جرایم افسران، درجه داران و افراد و کارمندان ژاندارمری که تا این تاریخ در دادگاههای نظامی دادرسی ارتش مورد رسیدگی قرار میگرفت، ادارهای به نام "سازمان امور قضایی" ژاندارمری تأسیس گردید و بعدها "اداره امور قضایی" تغییر نام یافت. پیش از تشکیل اداره «امور قضایی ژاندارمری» پروندههای پرسنل ژاندارمری در دایرهای به نام دایره مستقل قضایی ژاندارمری بررسی میشد و پس از صدور امر، تعقیب توسط فرمانده ژاندارمری به اداره دادرسی نیروهای مسلح ارسال میگردید.
پس از اردیبهشت سال 1350 ه.ش دایره مستقل قضایی سابق ژاندارمری و اداره امور قضائی در یکدیگر ادغام شده و «سازمان امور قضایی ژاندارمری» تأسیس شد. و در سال 1355 ه.ش نیز به اداره امور قضایی تغییر نام داد.
1-10) پلیس راه:
پیشرفت و توسعه اقتصادی کشور و به وجودآمدن مناطق صنعتی و کشاورزی و همچنین افزایش جمعیت موجب گردید که هر روز تعداد بیشتری وسایل نقلیه سبک و سنگین در راهها در رفت وآمد باشند. چنین پدیدهای ایجاب میکرد، تشکیلات و سازمانی به وجود آید که بر این تحرک حساس نظارت و کنترل دقیق داشته باشد. به همین منظور پس از بررسیها در هیئت وزیران از تاریخ 15 تیرماه 1339 ه.ش اجرای مقررات راهنمایی و رانندگی و رسیدگی به تخلفات در ورودی و خروجی کلیه شهرستانها، پاسگاه پلیس راه دایر و با کنترل وسایل نقلیه تا شعاع 50 کیلومتر و همچنین حفظ حریم راهها و نیز مقررات توزین که به موجب تصویبنامه هیئتوزیران، از تاریخ 21 مرداد 1336 ه.ش وضع شده بود به شهربانی کشور واگذار شد و سازمانی به نام «پلیس راه» عهدهدار وظایف مزبور گردید. لیکن رسیدگی به جرائم مربوط به امنیت راهها بر عهده ژاندارمری کشور بود. پلیس راه در تابعیت شهربانی کشور به مدت شش سال به اجرای مأموریت خود مشغول بود و برابر تجاربی که در طی این مدت حاصل شد مشخص گردید، برای کارایی بهتر و بیشتر، سازمان پلیس راه بهتر است به ژاندارمری کشور منتقل گردد و وزارت راه در امور تهیه وسایل کار و افراد مورد نیاز با ژاندارمری همکاری کند، بدینگونه از آبان سال 1345 ه.ش پلیس راه از شهربانی کشور منتزع و در تابعیت ژاندارمری قرار گرفت.
2) نواحی ژاندارمری کل کشور تا سال 1357ه.ش:
درسال 1357 ه.ش ژاندارمری کشور شامل 15 ناحیه، 46 هنگ، 259 گروهان و 2096 پاسگاه به شرح زیر بود:
2-1) ناحیه ژاندارمری مرکز (4 هنگ، 20 گروهان، 150 پاسگاه)
هنگها: الف) مرکزی ب) قم پ) سمنان ت) قزوین
2-2) ناحیه آذربایجان شرقی (2 هنگ، 18 گروهان، 147 پاسگاه)
هنگها: الف) تبریز ب) اردبیل
2-3) ناحیه آذربایجان غربی (4 هنگ، 20 گروهان، 173 پاسگاه)
هنگها: الف) رضاییه ب) مهاباد پ) سردشت ت) ماکو
2-4) ناحیه کردستان (2 هنگ، 11 گروهان، 103 پاسگاه)
هنگها: الف) سنندج ب) سقز
2-5) ناحیه کرمانشاهان (3 هنگ، 14 گروهان، 133 پاسگاه)
هنگها: الف) کرمانشاه ب) ایلام پ) قصرشیرین
2-6) ناحیه گیلان (2 هنگ، 8 گروهان، 88 پاسگاه)
هنگها: الف) رشت ب) هشتپر
2-7) ناحیه خوزستان (4 هنگ، 21 گروهان، 153 پاسگاه)
هنگها: الف) اهواز ب) آبادان پ) بهبهان ت) سوسنگرد
2-8) ناحیه فارس (5 هنگ، 24 گروهان، 179 پاسگاه)
هنگها: الف) شیراز ب) فسا پ) کازرون ت) فیروزآباد ث) لار
2-9) ناحیه هرمزگان (4 هنگ، 23 گروهان، 162 پاسگاه)
هنگها: الف) بوشهر ب) لنگه پ) عباسی ت) جاسک
2-10) ناحیه کرمان (2 هنگ، 10 گروهان، 89 پاسگاه)
هنگها: الف) کرمان ب) بم
2-11) ناحیه سیستان و بلوچستان (3 هنگ، 17 گروهان، 143 پاسگاه)
هنگها: الف) زاهدان ب) زابل پ) ایرانشهر
2-12) ناحیه خراسان (4 هنگ، 33 گروهان، 310 پاسگاه)
هنگها: الف) مشهد ب) بجنورد پ) تایباد ت) بیرجند
2-13) ناحیه مازندران (2 هنگ، 16 گروهان، 104 پاسگاه)
هنگها: الف) ساری ب) گرگان
2-14) ناحیه اصفهان (2 هنگ، 15 گروهان، 104 پاسگاه)
هنگها: الف) اصفهان ب) شهرکرد پ) یزد
2-15) ناحیه لرستان (2 هنگ، 11 گروهان، 71 پاسگاه)
هنگها: الف) خرمآباد ب) همدان. (همان منبع: 169)
3) فرماندهان ژاندارمری در دوره پهلوی دوم:
3-1) سرتیپ فضلالله زاهدی (از 2 مهر 1320 تا 26 آذر 1320)؛
3-2) سرتیپ فرجاله آقاولی (از 26 آذر 1320 تا 9 آذر 1322)؛
3-3) سرتیپ حسینقلی سطوتی (از 10 آذر 1322 تا 13 خرداد 1323)؛
3-4) سرتیپ محمود خسروپناه (از 14 خرداد 1323 تا 27 بهمن 1324)؛
3-5) احمد قوام (از 27 بهمن 1324 تا 26 اسفند 1325) فرمانده نگهبانی؛
3-6) سرتیپ محمود خسروپناه (از 27 اسفند 1325 تا 26 دی 1326)؛
3-7) سرلشکر محمدصادق کوپال (از 26 دی 1326 تا 6 تیر 1329)؛
3-8) سرتیپ علیقلی گلپیرا (از 15 تیر 1329 تا 23 فروردین 1330)؛
3-9) سرلشکر مهدیقلی علوی مقدم (از 23 فروردین 1330 تا 12 آذر 1330)؛
3-10) سرلشکر احمد وثوق (از 12 آذر 1330 تا 30 مرداد 1331)؛
3-11) سرلشکر محمدعلی علوی مقدم (از 30 مرداد 1331 تا 13 اردیبهشت 1332)؛
3-12) سرتیپ محمود امینی (از 13 اردیبهشت 1332 تا 28 مرداد 1332)؛
3-13) سرلشکر علیقلی گلپیرا (از 28 مرداد 1332 تا 8 شهریور 1337)؛
3-14) سرلشکر سیدصادق عزیزی (از 8 شهریور 1337 تا 21 اسفند 1339)؛
3-15) سرلشکر مظفر مالک (از 21 اسفند 1339 تا 28 شهریور 1344)؛
3-16) سپهبد غلامعلی اویسی ( از 29 شهریور 1344 تا 5 آبان 1351)؛
3-17) سپهبد محمدحسین ضرغام (از 5 آبان 1351 تا 24 مرداد 1352)؛
3-18) سپهبد فریدون فرخنیا (از 24 مرداد 1352 تا 12 اردیبهشت 1353)؛
3-19) ارتشبد عباس قرهباغی (از 12 اردیبهشت 1353 تا 6 شهریور 1357)؛
3-20) سپهبد احمدعلی محققی (از 6 شهریور ۱۳۵۷ تا 22 بهمن ۱۳۵۷).[7]
1-2- ژاندارمری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی:
ژاندارمری جمهوری اسلامی در هنگام پیروزی انقلاب اسلامی به جز سرزمین نگهبانی شهرها که تأمین آن با شهربانی بود همه قلمرو حکومتی کشور ایران را به شرح زیر شامل میشد:
روستاها، جادهها، دشتها، کویر، کوهستان، رودخانههای مرزی، آبهای ساحلی جنوب (خلیج فارس و دریای عمان)، سواحل دریای خزر و حتی شهرهایی که فاقد شهربانی بود، نظم و امنیت داخلی تا مرز و در مرزها مسئولیت وظیفه نظامی ایجاد پرده پوشش را عهدهدار و بنا به ماهیت شغلی مرجع رسیدگی به نیازهای روستائیان بود. با وقوع انقلاب اسلامی، پس از حمایت امام خمینی(ره)و قرار گرفتن تحت تعالیم عالیه اسلام و انقلاب اسلامی، پاکسازی لازم و انتصاب فرماندهان متعهد و ایجاد فضای اسلامی ایفاء وظیفه نمودند.
بخشی از بیانات امام خمینی(ره) در 23 بهمن 1357 (14ربیعالاول 1399) در لزوم جلوگیری از هرج و مرج و حمایت از قوای انتظامی (ارتش، ژاندارمری و شهربانی جمهوری اسلامی ایران) و عدم تعرض به آنها، و بیانات ایشان در2 اردیبهشت 1358 ه.ش (24 جمادی الاول 1399) در دیدار 100 نفر از کارکنان و هنرجویان آموزشگاه افسری ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران و بخشی از بیانات معظم له در 17 مرداد 1361 (18 شوال 1403) در دیدار وزیر کشور، فرمانده و مسئولان و کارکنان دوایر سیاسی ایدئولوژیک ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران و استانداران و بخشی از بیانات امام خمینی(ره) در 26 بهمن 1357 (17ربیعالاول 1399) در حمایت از نیروهای نظامی و انتظامی به پیوست میباشد. (پیوست شماره 1)
فرمایشات بنیانگذار جمهوری اسلامی، موجب ارتقاء روحیه کارکنان و تقویت ارائه خدمات و ایثارگری در آنان گردید، به طوری که در مصاف با گروهکهای ضدانقلاب و الحادی که قصد ضربه زدن و براندازی انقلاب اسلامی را داشتند. در صحنههای عملیاتی مانند: وقایع گنبد، ترکمن صحرا، گیلان، مازندران، آذربایجانشرقی (خلق مسلمان)، آذربایجانغربی و کردستان (حزب دمکرات و کومله)، خوزستان (خلق عرب) شرکت فعال داشتند و وفاداری خود را به انقلاب اسلامی به ثبوت رسانیدند و در تحکیم و قوام پایههای انقلاب اسلامی دوشادوش نهادهای انقلابی ایفاء نقش نمودند و با وقوع جنگ تحمیلی، به علت حضور در مرزها اولین شهدا را تقدیم انقلاب نمودند. در 8 سال دفاع مقدس نیز بنا به ماهیت خدمتی در مرز، در عملیات پدافندی و آفندی در کنترل عملیاتی نیروهای نظامی و بعضاً مستقل شرکت نمودند.
فرازهایی از بیانات مقام معظم رهبری آیتالله علی خامنهای در مقام ریاست جمهوری اسلامی ایران در مورد ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران نیز به پیوست میباشد. (پیوست شماره 2)
1-3- فرماندهان ژاندارمری پس از پیروزی انقلاب اسلامی:
1-3-1- سپهبد احمدعلی محققی (از ۲۳ بهمن ۱۳۵۷ تا ۲۵ بهمن 1357)؛
1-3-2- سرهنگ عزتالله ممتاز (از 25 بهمن ۱۳۵۷ تا 17 اردیبهشت ۱۳۵۸)؛
1-3-3- سرتیپ الیاس دانشور (از 17 اردیبهشت 1358 تا 6 فروردین 1359)؛
1-3-4- سرتیپ (سرلشکر بعدی) قاسمعلی ظهیرنژاد، (از ۶ فروردین 1359 تا 6 شهریور 1359)؛
1-3-5- سرهنگ حسنعلی فروزان (از 6 شهریور ۱۳۵۹ تا 27 مرداد ۱۳۶۰)؛
1-3-6- سرهنگ (سرتیپ بعدی) منوچهر نجفدری، (از 27 مرداد 1360 تا 15 فروردین 1361) (سرپرست)؛
1-3-7- سرهنگ (سرتیپ دوم بعدی) علی کوچکزاده، (از 15 فروردین 1361 تا 20 بهمن 1363)؛
1-3-8- سرتیپ محمد سهرابی (از ۲۰ بهمن ۱۳۶۳ تا 12 فروردین ۱۳۷۰).
1-4- تغییرات در ترتیب نیرو و چارت سازمانی ژاندارمری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی:
در سال 1357 ه.ش مقارن با پیروزی انقلاب برخی از یگانهای مربوط به ژاندارمری مانند هیئت مستشاری، گارد جنگل و منابع طبیعی، گارد شیلات، نیروی پایداری منحل و گارد ساحلی نیز در سالهای اول انقلاب منحل و تغییر سازمان داده شد.
1-5- هدف، مأموریت و وظایف ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران:
1-5-1- هدف:
استقرار نظم و امنیت و تأمین آسایش عمومی و فردی در خارج شهرها و ایجاد پرده پوشش در مرز.
1-5-2- مأموریت و وظایف:
1) پیشگیری از وقوع جرم و در صورت وقوع کشف جرم؛
2) اجرای وظایف ضابط قضائی؛
3) اجرای وظایف ضابط نظامی در غیاب دژبان ارتش؛
4) مبارزه با موادمخدر،
5) مبارزه با قاچاق کالای غیرمجاز گمرکی در خشکی و سواحل خلیج فارس؛
6) کنترل وسایل نقلیه و حفظ حریم راهها و توزینبار خودروها؛
7) رسیدگی به وضعیت مشمولین وظیفه عمومی و تأمین وظیفههای نیروهای مسلح؛
8) تأمین و آموزش نیروهای حفاظتی، دادگستری، شرکت نفت، آنتنهای رادیو و تلویزیون، دکلهای مخابراتی، پلها، سدها، تونلها با ایجاد گاردهای حفاظتی؛
9) کنترل عبور و مرور مرز و استیفای حقوق مرزنشینان در عمق نوار مرز.
1-5-3- ساختار و سازمان:
1) ستاد و قرارگاه فرماندهی شامل:
فرماندهی، هیئت رئیسه، ارکان 1و2و3و4، آجودانی، فرماندهی مخابرات، مهندسی، دارایی، کنترولر، قضائی، بازرسی، بیمه و بازنشستگی، فرماندهی پشتیبانی و آماد، فرماندهی هواپیمائی، مرکز آموزش افسری، آموزشگاههای درجهداری، مراکز آموزش سربازی، مرزبانی کل، پلیس راه و حفظ حریم راهها، معاونت وظیفه عمومی، گارد ساحلی، هنگ 4 احتیاط به صورت عمل کلی ژاجا.
2) ترتیب نیرو:
فرماندهی و ستاد ژاجا؛
ناحیه ژاندارمری؛
هنگ ژاندارمری؛
گروهان ژاندارمری؛
پاسگاه قضائی؛
مرزبانی درجه 1؛
فرمانده گروهان و مرزبان درجه 2؛
فرمانده پاسگاه مرزی.
3) گسترش و آمایش سرزمینی.[8]
نمودار شماره 1-1: آخرین نمودار سازمانی ژاندارمری در قبل از انقلاب اسلامی.[9]
نمودار شماره 1-2: آخرین نمودار سازمانی ژاندارمری قبل از ادغام نیروهای انتظامی (همان منبع)
3) قسمتهایی که بنا به ضرورت بعد از انقلاب اسلامی در ساختار ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران اضافه شد، عبارتند از:
3-1) دایره شهدا:
با شروع جنگ تحمیلی که آثار آن از اوایل سال 1358 ه.ش با تجاوزات هوایی و زمینی مشاهده شد، تا تاریخ 31/6/1359 که به طور رسمی اعلان جنگ شد، ژاندارمری بنا به مسئولیت مرزبانی و ایجاد پرده پوشش در مقابل تهدیدات و تجاوزات مرزی، اولین صدمات را متحمل شد و اولین شهدا را در پاسگاههای مرزی تقدیم انقلاب اسلامی نمود لذا به منظور رسیدگی به وضع خانوادههای معظم شهدا، جانبازان و مفقودین و اسرا دایره شهدا تشکیل شد.
3-2) سازمان عقیدتی سیاسی:
این سازمان در تاریخ 24/2/1360 به طور رسمی و به فرمان امام خمینی(ره) برای رشد و گسترش فرهنگ و ارزشهای اسلامی در ارتش و وزارت دفاع و سازمانهای وابسته به آنها و سایر نیروهای مسلح بر اساس معیارها و ضوابط اسلامی و تدابیر و رهنمودهای امام خمینی(ره) تشکیل شد.
سازمان عقیدتی سیاسی ژاندارمری ابتدا تحت عنوان «مدیریت سیاسی ایدئولوژیک» فعالیت مینمود و طرحریزیهای لازم در جهت زدودن آثار طاغوت و حذف مقررات خشک که نظام شاهنشاهی بر آن استوار بود، انجام داد و به جای آن اصول اساسی مبتنی بر عدالت اسلامی جایگزین نمود. سازمان عقیدتی سیاسی ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران دارای چهار معاونت به شرح زیر بود:
3-2-1) معاونت آموزش؛
3-2-2) معاونت روابط عمومی و تبلیغات؛
3-2-3) معاونت ارزیابی و نظارت؛
3-2-4) معاونت سیاسی (ارائه خطمشیهای مکتبی).
با فعالیت سازمان عقیدتی سیاسی ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران و تغییرات اساسی که در ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران به وجود آمد این سازمان فعالیتهای چشمگیری در جهت مکتبی نمودن ژاندارمری و کارکنان آن انجام داد.
1-6- تقویت و تغییر استراتژی ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران در زمان جنگ:
تغییرات انجام شده عبارتند از:
1-6-1- تأسیس گردانهای مرزی:
تا ابتدای جنگ تحمیلی ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران تغییرات سازمانی عمدهای نداشت. بعد از واقعه کردستان تا آغاز جنگ تحمیلی، چون ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران بنا به وظیفه حساس مرزبانی که در مرزها مستقر و حضور مداوم داشت، به جز پاسگاههای مرزی، نیرو و ابزار دیگری برای مقابله با تجاوزات مرزی در دست نداشت؛ لذا طرح تأسیس و گسترش گردانهای مرزی با سازماندهی نظامی را تدوین و به تصویب رساند که در مرکز مرزبانیهای درجه یک مستقر و فرماندهی گردانهای مرزی را عهدهدار گردیدند. گردانهای مرزی ضمن فرماندهی بر گروهانها و پاسگاههای مرزی، دارای گروهانهای پشتیبانی رزمی مجهز به سلاح سنگین اجتماعی و نفربر زرهی، توپهای ضدهوایی و توپ 105 میلیمتری و گروهان مهندسی رزمی شدند و گروهانهای مرزی مجهز به دسته پشتیبانی رزمی و سلاح اجتماعی بوده که در مرحله اول گردان مرزی تربت جام خراسان و سپس 26 گردان مرزی سازماندهی و مستقر گردیدند.
1-6-2- سازماندهی گردانهای رزمی 5 گروهانه به استعداد 1080 نفر:
در آغاز جنگ تحمیلی برای تقویب نواحی 5گانه مرزی (آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه، ایلام، خوزستان) دستههای شهادت داوطلب 44 نفره در مراکز نواحی، سازماندهی و به نواحی عملیاتی اعزام میشدند و برای سه ماه در اختیار آن نواحی قرار میگرفتند. پس از سپری شدن یک دوره چون این دستههای اعزامی تکافوی پشتیبانی عملیاتی نواحی درگیر را نمیداد، لذا گردانهای غیر سازمانی موقت تشکیل و به مناطق عملیاتی بدواً برای سه ماه و سپس 6 ماه اعزام شدند. این نحوه اعزام در ادامه مأموریت مشکلاتی را به وجود آورد، لذا عناصر گردانهای مذکور به نواحی عملیاتی منتقل شدند و برابر مقررات مصوب به مدت یک تا دو سال در خطوط مرزی و در محورهای ناامن در کردستان و ارومیه (به صورت پایگاهی) مستقر گردیدند. در اجرای طرحریزی رکن سوم ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران این گردانهای رزمی که تعداد آنها به 40 گردان رسید، تحت فرماندهی فرماندهان نواحی عملیاتی بودند و در طرحریزیهای نظامی (ارتش و سپاه) که توسط قرارگاه شمال غرب و نیز قرارگاه خاتمالانبیاء (ص) انجام میشد، در هنگام اجرای عملیات در کنترل عملیاتی نیروی نظامی قرار میگرفتند. البته این گردانها غیر سازمانی بودند و پس از خاتمه جنگ تحمیلی ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران برای پرداخت حقوق و مزایای کارکنان آنها که بالغ بر 40000 نفر بودند با مشکل مواجه شد که با رهنمودهای فرماندهی معظم کل قوا و سازمانی شدن قرارگاههای عملیاتی رفع مشکل شد.
1-6-3- ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در مناطق غرب و جنوب کشور فعالیت خود را در مقابله با تجاوزات نیروهای بعثی، ضد انقلاب و گروهکها که در داخل خاک کشور عراق مستقر شده بودند و از سوی دولت بعث تغذیه میشدند، قدرتمندانه انجام داد. به طور کلی نیروهای ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران در 5 جبهه گسترده آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه، ایلام و خوزستان با این نیروها درگیر بودند و اولین شهدای جنگ نیز از میان نیروهای ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران تقدیم انقلاب شد، که صداقت و از جانگذشتگی خود را به نمایش گذاشتند. ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران غیر از جبهه حق علیه باطل، در جبهه داخل و مرزهای شرقی (به ویژه مرز افغانستان که توسط ارتش سرخ اشغال نظامی شده بود و گردانهای مرزی تایباد، گزیک و زابل برای مشکلات مرزی تقویت شدند) نیز درگیر بود.
1-6-4- مقابله با نیروهای معاند و ضد انقلاب:
علاوه بر برقراری امنیت در روستاها، راههای داخل کشور و کنترل مرزها، بایستی به مقابله با نیروهای معاند و ضد انقلاب میپرداخت و امنیت داخلی را در مناطق آلوده پشت جبهههای غربی و جنوبی کشور برقرار میساخت.
1-6-5- اولین شهدا و انهدام پاسگاهها در آغاز جنگ تحمیلی:
هر چند به دنبال حملات هوایی نیروهای متجاوز عراق در 31 شهریورماه 1359 تهاجم عمومی نیروی زمینی آن کشور از سحرگاه روز اول مهرماه 1359 ه.ش در تمام جبهههای جنگ به طور همزمان آغاز گردید و لشکرهای زرهی و مکانیزه عراق از شلمچه، پاسگاه کیلومتر 25، کوشک، طلائیه، سوبله، فکه، ربوط، در جبهه عملیات جنوب وارد خاک جمهوری اسلامی ایران شدند و به سمت هدفهای حساس و حیاتی خود در داخل کشور به ترتیب از جنوب به شمال خرمشهر و آبادان، اهواز و سوسنگرد، شوش و دزفول پیشروی نمودند و رزمندگان اسلام در نبردی نابرابر با دشمن متجاوز در تمامی جبههها مبارزهای سخت و خونین را آغاز کردند. لیکن میتوان گفت سه پاسگاه مشروحه زیر جزء اولین پاسگاههای ژاندارمری بودهاند که مورد تهاجم و اشغال یا تصرف ارتش بعثی قرار گرفتهاند.
1) پاسگاه تلخاب هنگ قصرشیرین ناحیه ژاندارمری کرمانشاه در تاریخ 24/04/1359 در اثر تهاجم نیروهای بعثی سقوط میکند و برابر گزارش سرتیپ دوم عبدالحسین اخیانی فرمانده وقت ناحیه ژاندارمری کرمانشاه گروهبان دوم محمدحسین حیدری و سرباز وظیفه حیات کماندار به فیض شهادت نائل شدند و فرمانده پاسگاه استوار شکرالله اژدری با کمک همسرش (بهعنوان مهمات بیار خمپارهانداز) تا آخرین نفس و آخرین گلوله در مقابل دشمن دفاع کردند و سرانجام فرمانده این پاسگاه استوار دوم شکرالله اژدری، درجهدار انتظامی پاسگاه گروهبان دوم محمدحسین حیدری و مأمور انتظامی پاسگاه سرباز وظیفه حیات کماندار بودند که، به افتخار شهادت نائل گردیدند.
2) پاسگاه مرزی نیخضر ایلام: تاریخ 29/06/1359 در اثر تهاجم نیروهای عراقی سقوط و به تصرف دشمن بعثی در میآید.
3) پاسگاه مرزی طلائیه قدیم خوزستان.[10]